عينک پارتی ضربدری رو گرفتم و اومد سراغشون

نمایش ها: 1576
یک مرد بی خانمان توسط کتاب خود را مجذوب شد تا زمانی که دوست دختر خود را بر روی معده اش دراز کشیده بود بر روی زمین و شروع به نوسانی پاهای او را. او تصمیم گرفت به بهره برداری نقطه ضعف خود, پارتی ضربدری دانستن در مورد تنظیمات طلسم خود. کنارش نشستم من به پشت نیمکت صعود کردم و او شروع به خواندن بیشتر و بیشتر کرد و انگشتانش را تماشا کرد. او دوباره روی زمین نشست ، آینه را برداشت و در انعکاس آن دید که مرد در حال حاضر وجود دارد. او لبخند زد ، یک پا را در دهان آن مرد قرار داد و اجازه داد او آن را لیس بزند. سام در دیک دیگر به ارمغان آورد و آن را در مورد پنبه مالیده. او برآمدگی را با هر دو پا برداشت، او هنوز کمی تکان داد ، و او در بالا تکیه داد ، شروع به حرکت بی صبرانه بر روی آلت تناسلی مرد. و سپس او روی شانه هایش نشست ، سرش را با انگشتانش فشار داد ، و او انجام شد. او پای خود را به چهره اش آورد و تمام شهد را لیسید.